عنوان: چرا هواپیما را به دست من نداد؟ (از کتاب «قصه‌های قبل از خواب برای بچه‌ها (بهار)» مجموعه 90 [نود] قصه)
نویسنده: جانگ شو
 مترجم: مریم خرّم
 ویراستار: مصطفی رحماندوست
ناشر: کویر، 1386
تعداد صفحات: 269
گروه سنی: 7-9 سال

در داستان «چرا هواپیما را به دست من نداد؟» عمۀ شیاوکا با تخته و شیشه، هواپیمایی کوچک برایش درست کرد. روز یکشنبه، تعطیل بود. شیاوکا هواپیمایش را برداشت و به پارک رفت. در پارک آن را به طرف آسمان پرتاب کرد ولی هواپیما خیلی بالا نرفت. شیاوکا دوباره با چوب بلند بامبویی سعی کرد آن را به آسمان پرتاب کند اما هواپیما چرخی زد و روی شاخۀ درخت سیبی افتاد. پای درخت، پیرمردی مشغول هرس کردن درخت بود. شیاوکا فریاد زد: «آهای! هواپیمای من را که روی درخت افتاده است، بده.» پیرمرد به او توجهی نکرد. شیاوکا با خود گفت: «شاید گوشش نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌شنود و با صدای بلندتر فریاد زد: «آهای! با تو هستم! زود باش! هواپیمای مرا بده!» پیرمرد دوباره توجهی نکرد.
شیاوکا با دلی غمگین و چشمانی اشک‌بار به خانه برگشت و ماجرا را برای عمه‌‌‌‌‌‌‌‌‌اش تعریف کرد. با هم به پارک رفتند و عمه به پیرمرد گفت: «ببخشید، لطفاً اگر برایتان ممکن است، هواپیمایی را که روی شاخۀ درخت است، به من بدهید.» پیرمرد از نردبانی بالا رفت و آن را پایین آورد. شیاوکا فریاد زد: «آن را بده به من، مال من است.» پیرمرد با بی‌‌‌‌‌‌‌‌‌اعتنایی هواپیما را به عمه داد؛ عمه تشکر کرد. شیاوکا تعجب کرده بود و گفت: «چرا هواپیما را به دست من نداد؟»

همانگونه که در مقالۀ پرخاشگری گفته شد، یکی از دلایل پرخاشگری در کودکان پافشاری بر دستیابی به خواسته‌هایشان است. کودکان تا زمانی که با پرخاشگری به هدفشان برسند، نه تنها متوجه عمل بدشان نمی‌‌شوند بلکه تشویق می‌‌شوند که برای دستیابی به هدف‌های دیگر نیز از این وسیله استفاده کنند.
در داستان «چرا هواپیما را به دست من نداد؟» اگر پیرمرد هواپیما را به دست شیاوکا می‌‌داد، شیاوکا متوجه رفتار بدش نمی‌‌شد اما بی‌توجهی پیرمرد و دادن هواپیما به عمۀ شیاوکا سبب شد که شیاوکا به فکر فرورود و از خودش بپرسد چرا پیرمرد هواپیما را به او نداد؟
برخی از کودکان فکر می‌کنند با فریاد زدن می‌توانند زودتر به خواسته‌‌هایشان برسند. شاید کودکانی را دیده باشید که با داد و فریاد و کشیدن خود روی زمین، والدینشان را متقاعد می‌کنند که خواسته‌شان را برآورده کنند. برخی از والدین هم به دلایلی از جمله بی‌حوصلگی، دلسوزی بیش از حد و … در این موقعیت برخورد نامناسبی از خود نشان می‌دهند و در برابر این رفتار کودک تسلیم می‌شوند‌؛ تسلیم شدن در برابر رفتار غیرمنطقی کودک، او را تشویق می‌کند تا از این وسیله برای خواسته‌های دیگرش نیز استفاده کند.
صبر والدین، گفت‌وگو با کودک و استفاده از ماجراهایی مثل داستان «چرا هواپیما را به دست من نداد؟» که شخصیت‌های آن، رفتار مشابهی با کودک دارد و در پایان موجب ناکامی او می‌شود، کودک را به فکر وامی‌دارد تا رفتار خود را قضاوت کند و تصمیم به تغییر رویه‌اش بگیرد.

شما می‌توانید با استفاده از پرسش‌های زیر، دیدگاه کودکتان را دربارۀ داستان «چرا هواپیما را به دست من نداد؟» بدانید و با او در این زمینه گفت‌وگو کنید.

  • شیاوکا چه چیزی از پیرمرد خواست؟
  • چرا پیرمرد به درخواست شیاوکا توجه نمی‌‌کرد؟
  • چرا پیرمرد هواپیما را به شیاوکا نداد در حالی که وقتی عمه آمد، هواپیما را برایش آورد؟
  • نحوۀ درخواست عمه شیاوکا چه تفاوتی با رفتار شیاوکا داشت؟
  • به نظر شما شیاوکا چگونه باید درخواستش را به پیرمرد می‌گفت؟
  • اگر شما جای شیاوکا بودید چه می‌کردید؟