برخی از خانواده‌ها با مشکل دروغگویی در کودکان و نوجوانان روبرو هستند. کودکان تا سه‌سالگی مفهوم دروغ و راست را نمی‌دانند. آن‌ها آنچه شنیده‌اند را بیان می‌کنند. به این عمل، دروغگویی طبیعی گفته می‌شود. بدون اینکه به آن‌ها دروغگو بگوییم و یا اینکه بگوییم چرا دروغ می‌گویی، باید به این کودکان با صبوری نشان داد که از کدام صحبت‌های آن‌ها لذت می‌بریم و از کدام ناراحت می‌شویم. از سن ۴ سالگی به بعد که کودک در تخیلات به سر می‌برد، آنچه را که در تصور و رؤیای اوست واقعیت می‌انگارد و بر زبان می‌آورد، مانند ساختن داستان‌های تخیلی و یا بزرگ‌نمایی کارها. برای نمونه، می‌گوید من از همه قوی‌تر هستم. او درواقع می‌خواهد بگوید که من دوست دارم از همه قوی‌تر باشم. در چنین مواقعی والدین بازهم نباید این گفتار کودک را دروغگویی بدانند و او را تنبیه کنند. می‌توانند به داستان‌های او گوش کنند و داستان‌های واقعی و باورپذیر برای او بخوانند. در مورد بزرگنمایی‌های او می‌توانند بگویند تو آرزو داری که از همه قوی‌تر باشی. به‌این‌ترتیب به‌تدریج او را از عالم تخیل به واقعیت نزدیک می‌کنند. همچنین، باید به‌تدریج او را با دروغ آشنا کنند و به او بگویند از راست‌گویی او خیلی شادمان می‌شوند.

دروغگویی صفتی است که به کودک و یا نوجوانی که این عادت ناپسند را دارد نسبت داده می‌شود، اما اغلب کودک و یا نوجوان برای مقابله با مشکل یا رفتار اطرافیان به آن روی می‌آورد. با مشاهده دروغگویی در او، باید فکر کرد و عامل آن را شناسایی کرد و راهی برای درمان آن در نظر گرفت.

عوامل دروغگویی در کودکان

  • دروغگویی ناشی از خیال‌پردازی یا بزرگنمایی دروه دبستان: بزرگنمایی‌های کودکان در دوره دبستان نیز یک نوع دروغگویی به‌شمار می‌آید. در این نوع آن‌ها خود و یا عزیزان خود را بزرگتر و قوی‌تر از آنی که هستند جلوه می‌دهند. این نوع دروغ‌های خیالی در کودکان سنین دبستان خیلی رایج است. خواندن داستان‌های تخیلی، فیلم‌های فانتزی، گوش کردن به دروغ‌ها و بزرگنمایی‌های همسالان مشوقی است برای این نوع دروغگویی. در این سن دیگر کودک و یا نوجوان تفاوت دروغ از حرف راست را می‌داند؛ بنابراین، قبل از اینکه این روش عادت شود، باید به اصلاح آن پرداخت. بدون اینکه دروغ او به تمسخر گرفته شود، با او به گفتگو نشست. در گفتگوها ارزش انسان‌ها بدون توجه به قدرت و بزرگی آن‌ها توجه شود. یا، به او نشان داده شود که او را همان‌گونه که هست دوست دارید.

  • سخت‌گیری و واکنش‌های تند و پرخاشگرانه نسبت به یک اشتباه کودک و یا نوجوان: برخی از دروغ‌های کودک و نوجوان برای فرار از تنبیه و یا دفاع از خود است. این نوع دروغگویی در کودکان و نوجوانانی دیده می‌شود که در خانواده آن‌ها اعتمادسازی نشده است. ترس جای احترام و اعتماد را گرفته است، آن‌ها با کوچک‌ترین اشتباهی تنبیه می‌شوند و یا به علت اشتباه و یا دروغگویی مورد سرزنش قرار می‌گیرند.

  • گاهی اوقات وعده دروغ دادن یا مشاهده دروغگویی بزرگ‌ترها زمینه این عمل را برای کودک فراهم می‌آورد. به‌طور مثال کودکی که پدرش به او می‌گوید: «پسرم اگر کسی تماس گرفت بگو بابا خانه نیست» درحالی‌ که خانه است، به کودک خود می‌آموزد که دروغ گفتن چیز بدی نیست. این پدر نمی‌تواند به پسرش بگوید که تو دروغ نگو درحالی‌که خودش به‌صورت واضح به او یاد داده است که دروغ بگوید. در بیشتر موارد، اصلاح دروغگویی بسیار ساده است، یعنی اگر هر یک از عوامل یادشده ضعیف و یا حذف شوند، کودک و یا نوجوان نیازی به دروغگویی نمی‌بیند. پس تفکر در مورد منشأ این عمل فرزند فرصتی برای شناخت خود نیز به وجود می‌آورد و به‌صورت خوش‌بینانه اصلاح هر دو طرف، یعنی رفتار بزرگ‌سالان و نیز کودک و یا نوجوان را به دنبال خواهد داشت. به‌منظور کاهش دروغگویی در کودک و نوجوان و اصلاح آن، سعی کنید آن‌ها را مجبور به اعتراف نکنید، آن ‌را نشنیده بگیرید. در موقعیت‌های دیگر، یا وقتی که آرامش برقرار شد در مورد ارزش راست‌گویی و درستکاری صحبت کنید و در این زمینه داستان‌ها و روایت‌هایی را به زبان آورید. وقتی‌ که کودک و یا نوجوان دروغ می‌گوید، حواستان را به چیز دیگری پرت کنید و یا به او نگاه نکنید و بحث را تغییر دهید. همچنین هر زمان او حرف راستی می‌زند، با نوازش، به او نشان دهید که راست‌گویی او چقدر برای شما ارزشمند است.

نمونه‌ای از داستان‌های مرتبط

در ادامه، چند مورد از داستان‌های کودکان که به دروغگویی و عوامل و آسیب‌های آن توجه دارد آورده شده است. با انتخاب هر عنوان از کتاب‌ها، می توانید به خلاصه داستان، بحث و گفت‌وگوهایی درباره چگونگی استفاده از داستان و پرسش هایی درباره محتوای آن دسترسی داشته باشید.

خلاصه کتاب
خلاصه کتاب
خلاصه کتاب