آشنایی با کودک و ویژگیهای او به والدین و مربیان در فرزندپروری صحیح و تربیت کودک کمک میکند. مشاهدهها نشان میدهد که بسیاری از مشکلاتی که برای کودکان و نوجوانان به وجود میآید به علت عدم شناخت بزرگترها نسبت به ویژگیهای شخصیتی آنان است. از این رو، به بحث در مورد این ویژگیها به تفکیک سنین مختلف پرداخته میشود. این شناخت معیارهایی در اختیار بزرگترها قرار میدهد تا در مورد صحبتها، فعالیتها و واکنشهای کودک و نوجوان فکر کنند و دربارۀ چگونگی رفتار خود با آنها تصمیم بگیرند و برنامهریزی کنند.
ویژگیهای کودک زیر 1 سال تا 3 سال
نوزادان در بدو تولد هیچ آگاهی از محیط اطراف ندارند، آنها فقط بر پایه احساس و حرکات خود با محیط ارتباط برقرار میکنند و به یادگیری و شناخت محیط میپردازند. پیاژه به این دوره، دوره حسی – حرکتی میگوید. این کودکان بهتدریج توان جسمی و نیز ذهنی بیشتری پیدا میکنند بهطوریکه بیشترین رشد ذهنی تا قبل از ۳ سالگی رخ میدهد. گرچه آنها هنوز مفهوم خوب و بد را نمیدانند، ولی میفهمند که چگونه میتوانند خواسته خود را نشان دهند و برای به دست آوردن آن پافشاری کنند و به هدف برسند. گریه یکی از حربههای آنان است. آنها دریافتهاند که میتوانند مستقل از بزرگترها بوده و خواسته خود را بیان کنند.
ویژگی دیگر آنها در این سن، اطاعت آنها از بزرگترهاست. بنابراین بزرگترها باید این ویژگی کودک، یعنی اطاعت و نیز احساس استقلال یا داشتن رأی مستقل مورد توجه قرار دهند. در این صورت میتوانند بجای اینکه بلافاصله برای ساکت کردن او به خواسته او عمل کنند، با آرامش با او گفتگو و رفتار کنند. کودک نیز میآموزد بجای اینکه همواره از حربه خشونت، فریاد زدن و پاکوبیدن به زمین برای رسیدن به مقصود استفاده کند، اگر خواستهاش منطقی باشد و با روش درست بیان شود به آن خواهد رسید، در غیر این صورت مورد بیمهری بزرگترها قرار خواهد گرفت، چیزی که کودک به هیچ قیمتی نمیخواهد تجربه کند.
ویژگیهای کودک 3 تا 5 سال
ویژکی کودک در سه سالگی: در سه سالگی کودک کنجکاو است، زیاد حرف میزند و دوست دارد که دیگران با او صحبت کنند. این صحبت آغاز منطقی شدن او و تشویق به یادگیری است. گاه از صحبتهای زیاد او خسته میشوید، بهتر است با بازی، کاردستی و یا قصه خوانی زمانی را برای استراحت به دست آورید، ولی جلوی صحبتهای او را نگیرد. بههیچوجه به او نگویید، خسته شدم بسه دیگه، چقدر حرف میزنی. او به مادر و پدر وابسته است و همواره میخواهد با آنها باشد. در این سن ممکن است قدری پرخاشگر شود و لجبازی کند. بهتر است با او تا حد ممکن با آرامش رفتار کرد و نشان دهید که پرخاشگری او را دوست ندارید. دقت کنید باید با ملایمت به او بگویید که او را دوست دارید ولی پرخاشگری او را دوست ندارید.
ویژگی کودک در ۴ سالگی: در چهارسالگی، کودک کمی آرامتر است. زندگی واقعی را دوست دارد و گاه نقش پدر و یا مادر را بازی میکند و لباسهای آنان را میپوشد. او مانند سهسالگی از خلاقیت خود لذت میبرد. بازی با کاغذ، نقاشی و یا کاردستی میتواند به خلاقیت او کمک کند و برای مدت زیادی او را سرگرم کند. داستانهایی که در مورد زندگی واقعی است و نیز داستانهای حیوانی را دوست دارد. از طریق داستان با محیط آشنا میشود. ممکن است با دوستان خیلی به دعوا بپردازد و با افراد خانواده نسبت به علاقه پدر و مادر نسبت به آنها رقابت و گاه حسادت کند. با بازی با کودک به او نشان دهید او برای شما ارزشمند است. با او گفتگو کنید، داستان بخوانید و در مورد داستان با او صحبت کنید. این احساس نزدیکی به او آرامش میدهد و پرخاشگری های احتمالی او کمتر میشود.
ویژگی کودک در ۵ سالگی: در پنج سالگی، زندگی اجتماعی همراه با آموزش مقررات اجتماعی آغاز میشود. گرچه کودک از سهسالگی علاقه به بازی با گروه همسال دارد و به همین دلیل میتواند به مهد برود، ولی در این سن میتواند مقررات روابط اجتماعی مانند رعایت نوبت و احترام به یکدیگر را درک کند و رعایت نماید. از داشتن مسئولیت لذت میبرد، علاقه دارد که نظم و ترتیب را بیاموزد؛ بنابراین میتوان برخی از کارهای خانه و یا مسؤولیت برخی از کارهای بچههای کوچکتر را به او سپرد و مرتب کردن اتاق خود را به او آموزش داد. اگر از این سن کودک لذت کمک کردن را بچشد، هرگز آنرا فراموش نمیکند. در صورتی کودک و نوجوان از کار کردن گریزان میشوند که فرصت کمک کردن در کودک از آنها گرفته شود. کتابهایی در مورد کاردستی، داستانهایی که همکاری کودک با بزرگتر را نشان می دهد و یا شخصیت داستان به یادگیری می پردازد می تواند انگیزه تحرک مفید را در او افزایش دهد و از حس ارزشمندی لذت ببرد.
ویژگیهای کودکان 6-7 سال
در ششسالگی کودک شخصیت آرامتری پیدا میکند، علاقهمند به دوستیابی است، اگر تا این سن علاقه او به گروه همسال برای بازی بود، ولی از این سال به دنبال دوست میگردد. همچنان مسئولیتپذیر است، از این ویژگی او میتوان برای انجام کارها از او کمک گرفت و او را به کارکردن عادت داد. از فعالیتهای اجتماعی مانند ورزش، مهمانی و کارگروهی لذت میبرد. هرقدر به این ویژگی او بیشتر توجه شود، اجتماعیتر میشود و مهارتهای اجتماعی در او بیشتر پرورش مییابد.
روحیه استقلالطلب دارد، این روحیه و نیز نیاز به مهارتهای اجتماعی او را آماده دور شدن از خانه و ورود به دوره پیشدبستانی میکند. گرچه استقلالطلبی او موجب میشود که علاقهمند باشد که کارها را بهتنهایی انجام دهد، ولی مرزها را باید برای او مشخص کرد. با این کار هم خطر انجام برخی از کارها برای او کمتر میشود و هم اینکه درحالیکه به او نشان میدهید به او اعتماد دارید، اقتدار خود را حفظ میکنید. برای نمونه با رفتن به مهمانی به خانه دوستش موافق هستید ولی دوستانی که شما میشناسید و نیز زمان مشخصی برود و زمان مشخصی تمایل داشته باشد برگردد.
در هفتسالگی، حرکتهای جسمی و ذهنی او بیشتر تکاملیافته، نقاشی او دارای مفهوم است، میتواند به بازیهای پیچیدهتر بپردازد. به کارهای ورزشی، بازیهای فکری و هنر بیشتر علاقه نشان میدهد. در این سن وارد یک زندگی اجتماعی میشود. آنچه در فعالیتهای اجتماعی از سن ۵ سالگی آموخته در مدرسه میتواند بکار گیرد. در مقابل دانش آموزان دیگر یا آن آموختهها را مورد تمسخر قرار میدهند و یا اینکه آموختههای جدیدی به آنها اضافه میکنند. این برخوردها میتواند اعتمادبهنفس را از او بگیرد و یا اینکه او را تبدیل به فردی مقلد کند. بنابراین باید با کودک بیشتر ارتباط دوستانه برقرار کرد تا آنچه در مدرسه بر او گذشته را در خانه بگوید و بتوانید او را در شناخت درست خوب و بد کمک کنید. از اینکه بتواند خاطرات و تجربههای خود را با همسالان در میان بگذارد لذت میبرد. ولی باید بداند که هر مطلبی را نباید به دیگران گفت.
با خواندن داستان و گفتگو در مورد آن و نیز خواندن و تجربه کردن کارهای علمی او میتواند خیلی مطلب برای گفتن داشته باشد و بادانش خود میتواند توجه دیگران را جلب کرده و محبوبیت کسب کند. چون شکلگیری عزتنفس و خود ارزشمندی از این سن آغاز میشود، ضروری است که مسائل اخلاقی به او آموخته شود. برای نمونه از طریق داستان مهربانی را بشناسد و فرصت داشته باشد که از مادربزرگ بیمار پرستاری کند، به فرد ناتوان در خیابان کمک کند و از کودک کوچکتر از خود مراقبت کند. این فرصتها ارزشهای ناب را به او میشناساند و خودارزشمندی و عزتنفس را در او شکل میدهد.
ویژگی کودکان ۷-۱۱ سال
در هفت سالگی کودک وارد اجتماع جدیدی، یعنی مدرسه میشود. در دوران دبستان او برای قبولانیدن خود به اجتماعی که دیگر از پذیرش بیقید و شرط مادر و پدر در آن خبری نیست با چالشهای زیادی روبرو میشود. اگر او کشف کند که با یادگیری و کسب دانش میتواند این جایگاه و درنتیجه توجه را به دست آورد، به خواندن و نوشتن علاقهمند میشود. چنین درکی در این دوران میتواند از طریق مطالعه به دست آید. اگر با کتاب آشنا شود و بتواند آگاهی خود را از آن طریق متحول کند، مطالعه را بهعنوان وسیلهای که برتری و شادمانی او را به بار میآورد میشناسد و هیچگاه آن را رها نخواهد کرد.
به قول پیاژه، کودک در دوره دبستان وارد مرحله عملیات عینی میشود. در این مرحله درک او از طریق مشاهده صورت میگیرد. روابط بین افراد، اشیاء و عناصر طبیعت را از طریق مشاهده آنها درک میکند. به همین دلیل بهتدریج منطق در او شکل میگیرد و شناخت او نسبت به افراد و روابط درست با آنها و سایر عناصر محیط افزایش مییابد. به همین دلیل فعالیت و آزمایشهای عملی، کار کردن و یا همکاری در انجام امور مختلف، گردش در طبیعت و مشاهده و آزمایش پدیدههایی که در کتابهای درسی هستند، نهتنها به دانش او میافزاید، بلکه موجب موفقیت تحصیلی او شده و به مدرسه و درس خواندن علاقهمند میشود. افزون بر آن، مهارتهای کسبشده موجب میشود او بتواند هماهنگی بیشتری بین فعالیتهای ذهنی و فیزیکی به دست آورد، این توانمندی برای او لذتبخش است. موفقیتهای درسی، مطالعاتی و فیزیکی بر اعتمادبهنفس او میافزاید.
کودک در سنین ۷-۱۱ سالگی در دوره آرامش ازنظر رشد هورمونی بسر میبرد و به همین دلیل در بیشتر وقتها آرامش روانی دارند. علاقه زیادی به رقابت و شیفتگیهای ورزشی و قهرمانپرستی دارد. با این خواستهای او نمیتوان مخالفت کرد، باید کتابها و بهویژه سرگذشتنامه هایی در اختیار او گذاشت که بهخوبی با سرگذشت افراد نامدار آشنا شود و سپس آگاهانه به تقلید و یا تمجید آنها بپردازد. نیاز به استقلال، در این سن بهتدریج بیشتر خود را نشان میدهد، به استقلال در کارهای شخصی، در تصمیمها و در انتخاب دوست علاقه دارد. گرچه در دوره دبستان، که سن دگرخواهی است، به معلم خیلی علاقهمند میشوند.
از سن ۹ سالگی به بعد بهتدریج دوستان خود را انتخاب میکنند و جذب آنها میشوند. بهعبارتدیگر دگرخواهی بهسوی دوست تغییر مسیر میدهد و به همین دلیل اگر رابطه دوستانه مناسبی با کودک برقرار نشود، نمیتوان دوستهای او را شناخت. لذت از تشویق خانواده تا حدی به لذت از تشویق از طرف دوستان تغییر جهت میدهد. اگر کودک تا این زمان، شناخت مناسبی از خوب و بد پیدا نکرده باشد و اگر رابطه دوستی مناسبی با والدین خود نداشته باشد، معیارهایی که دوستش باور دارد را در مورد مفهوم خوب و بد میپذیرد.
برای نمونه ممکن است دوستان او جرئتمندی در استفاده از مواد مخدر و یا زدوخورد شدید بهجای گذشت را ازجمله معیارهای خوب بودن بدانند، او هم برای جلب نظر آنها این معیارها را میپذیرد و زندگی خود و اطرافیان را به تباهی میکشد. افزون بر خانواده، اگر کودک به مطالعه عادت کند میتواند معیارهای درست اندیشیدن را از کتابها فراگیرد. بر پایه این معیارها میتواند منطقی فکر کند و پیشنهادهای نامناسب دوستان را ارزیابی کرده و رد کند.
نمونهای از داستانهای مرتبط
در ادامه، چند داستان مناسب برای کودکان سنین 0- 12 آورده شده است. با انتخاب هر عنوان از کتابها، میتوانید به خلاصه داستان، بحث و گفتگوهایی درباره چگونگی استفاده از داستان و پرسشهایی درباره محتوای آن دسترسی داشته باشید.
درج دیدگاه