تفکر انتقادی، نوعی تفکر است که دلایل و چرایی هر رفتار و یا پدیده‌ای را مورد پرسش قرار می‌دهد. به بیانی ساده‌تر، وقتی‌که کودک و یا نوجوان می‌خواهد بداند که چرا باید به دیگران احترام بگذارد و در احترام گذاشتن پیش‌قدم باشد، از تفکر انتقادی استفاده می‌کند. هر زمان که به دلیل/دلیل‌های انجام یک کار فکر کند، او از تفکر انتقادی بهره می‌گیرد، چون از خود می‌پرسد چرا؟ سپس به دنبال دلایل آن در دانسته‌های خود و یا پیرامون خود است. تفکر انتقادی به چرایی پدیده‌ها و رفتارها و دلایل و معیارهای درست برای رفتار توجه دارد. البته پرسش‌ها و دلایل مورد توجه در تفکر انتقادی باید عقلانی، منطقی، واضح و قابل‌درک و مبتنی بر شواهد قابل‌پذیرش باشند. تفکر انتقادی در شرایطی که کودک و یا نوجوان می‌خواهد تصمیمی بگیرد، عملی انجام دهد، مسئله‌ای را حل کرد و یا با مشکلی روبرو می‌شود بکار می‌رود.

در اثر تمرین، به‌تدریج این نوع تفکر و تصمیم‌گیری، به‌صورت ناخودآگاه انجام می‌شود. کودکی که تفکر انتقادی را بر پایه معیارهای درست بیاموزد، قبل از انجام هر کاری به تفکر پرداخته، تصمیم درست و رفتار درست را انجام می‌دهد، کمتر اشتباه می‌کند و زندگی بی‌دردسری خواهد داشت. تفکر انتقادی و تصمیم گیری می‌تواند بر پایه معیارهای نادرست نیز شکل گیرد و زندگی پرتنشی را برای فرد به دنبال داشته باشد. ولی، همان طور که اشاره شد، تفکر انتقادی که از معیارهای عقلانی و منطقی استفاده می‌کند، زندگی سعادتمندی را تضمین می‌کند. بنابراین در صورتی تفکر انتقادی می‌تواند به رفتار درست و زندگی بی دردسر بینجامد که:

  • الف. بر پایه اصول، معیارهای اخلاقی، منطقی و عقلانی شکل گرفته باشد.

  • ب. بزرگترها و الگوهای جامعه به آن‌ها عمل کنند و الگوی رفتاری مناسبی در مورد آن‌ها باشند.

خاطره‌ای از یک رویداد واقعی

یکی از پیامدهای کمبود تفکر انتقادی در کودکان را می‌توان از زبان یک مادر شنید. او خاطره ای از کودکش را با ما در میان گذاشت و گفت پسرش در جشنی یک بسته آبمیوه و کیک می‌گیرد. دوستش به او پیشنهاد می‌دهد که بسته خود را با او عوض کند. برای اینکه کودک را علاقمند به این کار کند، وانمود می‌کند که بسته او بزرگتر است. پسربچه بدون اینکه بسته را وارسی کند، آن را می‌گیرد و خوشحال است که این معامله را انجام داده است. هنگامی که بعد از جشن می‌خواهد در ماشین محتویات بسته را بخورد متوجه می‌شود که دوستش بسته خالی را به او داده است. پسربچه با دیدن بسته خالی که فقط پوست کیک در آن است شروع به گریستن می‌کند و می‌گوید دوستش آدم بدی است.

کودک که با تفکر انتقادی آشنا نیست، به پیشنهاد دوستش شک نمی‌کند، قبل از پذیرش پیشنهاد درنگ نمی‌کند و از خود نمی‌پرسد که چرا دوستش می‌خواهد بسته بزرگتر که بهتر است را به او بدهد. چنین کودکی، اگر تفکر انتقادی را نیاموزد، در آینده ممکن است با پیشنهادهای خطرناک‌تری روبرو شود، اشتباه خود را تکرار کند و پیامد جبران ناپذیری را تجربه کند.

نشانه‌های تفکر انتقادی

کودک و یا نوجوانی که مهارت تفکر نقادانه یا انتقادی دارد، مقلدی طوطی‌وار نیست، بلکه هر سخن و ایده ‌ی را نمی‌پذیرد، در مورد آن فکر می‌کند، آن را با معیارهای درست مقایسه می‌کند، سپس در مورد آن نظر می‌دهد و قضاوت می‌کند. .افرادی که مهارت تفکر انتقادی دارند قبل از هر تصمیم، در مورد موضوع تردید می‌کنند، به طرح پرسش و چراها در ذهن می‌پردازند و پس از پیدا کردن پاسخ تصمیم می‌گیرند. نظم فکری به آن‌ها کمک می‌کند بتوانند پاسخ را از آموخته‌های خود پیدا کنند. به طور معمول، اگر با معیارهای درست آشنا باشند و سایر مهارت‌های فکری را نیز آموخته باشند، توانایی حل مسئله دارند. کودک و نوجوانی که دارای این نوع تفکر است، کمتر اشتباه می‌کند، سریع تصمیم نمی‌گیرد، قبل از هر تصمیم درنگ می‌کند و به تفکر می‌پردازد. کاوشگری و کسب اطلاعات قبل از هر تصمیمی از ویژگی‌های اوست.

آموزش تفکر انتقادی به کودک و نوجوان

پرواضح است که برای هر گروه سنی باید با زبان و متناسب با درک آن‌ها دلایل را مطرح کرد. درصورتی‌که کودک و یا نوجوان بتواند دلایل یک رفتار و یا عملی که به او شناسانیده می‌شود در رفتار والدین و بزرگ‌ترها ببیند، او به پیروی از آن‌ها می‌پردازد وگرنه آموزش‌ها بی‌تأثیر خواهد بود.

تفکر انتقادی، مانند هر مهارت دیگری نیاز به تمرین دارد. اگر کودک و یا نوجوان تمرین مناسب و کافی داشته باشد، به‌تدریج این نوع تفکر، ازجمله عادت‌های او می‌شود، دلایل و معیارهای آموخته‌شده، ساختار ذهنی او را تشکیل می‌دهد؛ یعنی قبل از هر رفتار و یا واکنشی ابتدا فکر می‌کند و دلایل و پیامدها را به خاطر می‌آورد و پس از انتخاب رفتار مناسب، وارد عمل شود. راه‌ها و شیوه‌های گوناگونی برای پرورش تفکر نقادانه می‌توان در نظر گرفت. با توجه به علاقه کودک و یا نوجوان و توانایی‌های او برخی و یا ترکیبی از شیوه‌های مختلف را می‌توان انتخاب کرد. از جمله آن‌ها

  • تشویق به پرسشگری، توضیح در مورد پرسش‌ها و دلایل رویدادها،

  • صحبت در مورد مسائل اخلاقی، تشویق آن‌ها به مشارکت در گفتگو و استدلال، قضاوت و ارائه دلیل برای قضاوت،

  • فراهم کردن فرصت برای حل مسئله،

  • تشویق به کاوشگری در مورد پرسش‌هایی که به ذهن می رسد و تردیدهایی که در مورد مسائل مختلف دارند،

  • تشویق به حدس زدن در مورد واقعیت‌ها و دلیل آن‌ها و تلاش در اثبات حدس‌ها، کمک به ارائه شواهد برای نظر خود،

  • کمک به ارزیابی دیدگاه‌های شخصی و شناسایی تمایز بین نظر شخصی و دیدگاه منطقی،

  • رفتن به طبیعت و کنجکاوی در مورد پدیده‌های طبیعی،

  • همکاری و کار تیمی،

  • مشورت در مورد مسائل مختلف در خانه و مدرسه،

  • شرکت در فعالیت‌های اجتماعی و نیز در نشست‌های پرسش و پاسخ،

  • خواندن داستان و گفتگو در مورد محتوای آن از طریق طرح پرسش‌های سقراطی، یا پرسش‌هایی باز که برای پاسخ نیاز به تفکر دارد و همراه با چالش‌های ذهنی است

سرانجام اینکه کودک و نوجوان بیش از اینکه از گفتن بیاموزد، از دیدن درس می‌گیرد. والدین و سایر بزرگترهایی که با کودک و یا نوجوان کار می‌کنند، باید خود به فراگیری معیارهای درست و چگونگی کاربست آن‌ها در زندگی عادی بپردازند. در این رابطه، کتاب‌ها در زمینه مهارت‌های زندگی، فرزندپروری، اصول اخلاقی و مسئولیت اجتماعی و نیز کتاب‌های داستان می‌توانند مفید باشد. از این کتاب‌ها، حتی کتاب‌های داستانی که برای کودک و یا نوجوان نوشته می‌شود، می‌توان به دلایل اخلاقی، انسانی و منطقی و عقلانی پی برد.

نمونه‌ای از داستان‌های مرتبط

در ادامه، داستان‌هایی درباره تفکر انتقادی آورده شده است. با انتخاب هر عنوان از کتاب‌ها، می توانید به خلاصه داستان، بحث و گفت‌وگوهایی درباره چگونگی استفاده از داستان و پرسش هایی درباره محتوای آن دسترسی داشته باشید.

خلاصه کتاب
خلاصه کتاب
خلاصه کتاب