عنوان: آش سنگ
نویسنده: روبرت ژیرو
تصویرگر: پاسکال ویرت
مترجم: مصطفی سلیمی
ناشر: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، 1380
تعداد صفحات: 28
گروه سنی: 7-9 سال
پسر خانوادۀ فقیری، برای پیدا کردن شغل راهی شهر شد. بین راه به مزرعهای رسید و از زن مزرعهدار چیزی برای شام خواست؛ اما زن خسیس، گفت که چیزی برای خوردن ندارد. پسر جوان با کمی فکر گفت که از او غذا نمیخواهد و خودش میتواند غذای خوشمزهای به نام آش سنگ بپزد.
پسر جوان برای زن مزرعهدار توضیح داد که پختن آش سنگ هزینهای برای او ندارد و فقط به دیگی بزرگ، آب و آتش نیاز است. او نمک هم همراه خودش داشت. زن مزرعهدار که تاکنون اسم آش سنگ را نشنیده بود با خودش گفت: «بهتر است دیگی به او بدهم تا ببینم چطور این آش را میپزد!»
پسر جوان سنگهای صاف را داخل دیگ انداخت و آب ریخت و روی اجاق گذاشت. بعد از چند لحظه گفت میخواهم این بهترین آش ممکن شود، اگر کمی سبزی داشتیم مزهاش بهتر میشد. زن مزرعهدار که دهانش آب افتاده بود گفت: فکر کنم کمی سبزی داشته باشم. پسرک به همین شیوه، سیبزمینی، کلم و روغن را از زن مزرعهدار گرفت. بوی آش سنگ در خانه پیچیده بود. زن مزرعهدار گفت که دلش میخواهد هرچه زودتر آش را بخورد. پسرک و زن مرزرعهدار با اشتها آش را خوردند. وقتی آش تمام شد، پسرک سنگها را در مزرعه ریخت.
زن مزرعهدار راضی و خوشحال به پسرک گفت که شب را همانجا بخوابد و صبح به راهش ادامه دهد. صبح، هنگامِ رفتن پسر، زن مزرعهدار مقداری نان و خوراکی به او داد، برای آش تشکر کرد و گفت که از او درس بزرگی گرفته است.
در داستان «آش سنگ»، وقتی زن مزرعهدار گفت که هیچ چیزی برای خوردن ندارد، پسرک پی به خساست او برد. او با پیشنهاد پختن آش سنگ، اطمینان داشت که توجه زن به این واژه جلب میشود؛ همچنین در ابتدا وانمود کرد نیازی به همکاری او ندارد ولی بعد با زیرکی تمام، با وجودی که مواد پختن آش را نداشت، آرام آرام زن را به همکاری در پختن و فراهم کردن لوازم آش تشویق کرد. پسرک با ایده خلاقانۀ خود بدونِ درگیری هم مشکل خود را حل کرد و هم باعث شد زن مزرعهدار به اشتباهش پی ببرد و نحوۀ نگاهش به زندگی تغییر کند.
همانطور که شخصیت داستان نشان داد، افرادی که تفکر خلاق دارند و باهوش هستند، سرعت عمل بیشتری در برخورد با مسأله و پیدا کردنِ راه حل مناسب دارند و به طور معمول راه حل آنان در بهبود زندگی خود و دیگران مؤثر است. برای پرورش تفکر خلاق کودکتان از طریق داستان «آش سنگ» میتوانید از او بخواهید تا ماجرا را به شیوۀ خودش به پایان ببرد. همچنین پرسشهایی که برای داستان پیشنهاد دادهایم را از او بپرسید و اجازه دهید تا نظراتش را به راحتی بیان کند.
پرسشهای زیر میتواند در پیشبرد بحث و گفتوگو با کودکان و نوجوانان دربارۀ داستان «آش سنگ» مفید باشد.
- در داستان آش سنگ، پسر جوان از زن مزرعهدار چه چیزی خواست؟
- چرا زن مزرعهدار گفت که در خانه چیزی ندارد؟ آیا واقعا چیزی در خانه نداشت؟ به این رفتار زنِ مزرعهدار چه میگویند؟
- پسرک وقتی با مخالفت زن مزرعهدار روبهرو شد چه پیشنهادی داد؟ اگر بهجای پسرک بودی چه کار میکردی؟
- آیا تا به حال شده چیزی را از فردی بخواهی اما او آن را نداده باشد؟ در چنین موقعیتی چه رفتاری انجام دادهای؟ آیا به خواستهات رسیدهای؟
درج دیدگاه