آموزش تفکر فلسفی یکی از آموزش های ضروری برای زندگی سالم است. یکی از خواسته های و آرزوهای هر خانواده ای این است که کودک خود را موفق و شاد ببیند. حمایت خانواده از کودک، نمی تواند مادام العمر ادامه داشته باشد. خانواده تا آخر عمر با کودک نیستند که بتوانند همواره از او پشتیبانی کنند و بجای او در کارها تصمیم بگیرند و در سختی ها او را پناهگاه باشند. بنابراین، او باید توانمندیهایی بدست آورد تا بتواند در طول عمر، مشکلات را پیش بینی و از بروز آنها جلوگیری کند؛ اگر مشکلی پیش آمد بتواند بهترین تصمیم را برای حل آن بگیرد و نهراسد.

آموزش تفکر فلسفی یا فبک و تفکر فلسفی در این رابطه چه می تواند بکند؟ آیا تفکر فلسفی همان فلسفه است؟ بهتر است برای درک تفکر فلسفی، ابتدا با مفهوم فلسفه و فلسفه برای کودک یا فبک آشنا شویم.

فلسفه با دانایی، فرزانگی، اندیشه درست و اخلاقی شناخته می شود. دانایی با حقیقت و درستی همسو است. فلسفه، دانایی در مورد حقیقت و علم وجود است و بر پایه تعقل عمل می کند. با کمک تعقل و یا درست اندیشی می توان به بسیاری از پرسش ها با کمترین خطا پاسخ داد. با درک مفاهیم و کشف معانی در پس واژه ها و روابط بین واقعیت ها در محیط زندگی و عالم هستی، کودک و یا نوجوان می تواند با فلسفه آشنا شود.

با گوش دادن به روایت و تجربه ها و خواندن داستان و تحلیل آنها، مفاهیم نهفته در لایه های مختلف داستان ها کشف و درک می شود. کودک و یا نوجوان از طریق این مفاهیم و معنای پس آنها با فلسفه و مفاهیم فلسفی آشنا می شود. فلسفه برای کودک یا فبک، به بحث های پیچیده فلسفی نسبت داده نمی شود. بلکه، درک مفاهیم ساده روزمره مانند محبت، دروغگویی، ستم، همدلی و دانش بکارگیری درست آنها در زندگی می تواند به آموزه های فلسفه برای کودک نسبت داده شود. در آموزش تفکر فلسفی به کودک، همین مفاهیم ساده زندگی و مهارت های فکری مورد توجه است

فلسفیدن، درست اندیشی و تفکر عقلانی است، تفکر است در باره حقایق، هستی و وجود. در فرایند فلسفیدن، کودک برای پاسخ به کنجکاویها به طرح سؤال می پردازد، از محیط اطلاعات و شواهد را گردآوری می کند و با پردازش اطلاعات به پاسخ می رسد. مهارتهای فکری، فرایند پردازش اطلاعاتی که از محیط گردآوری کرده را ممکن می سازند. در این فرایند، آگاهی از تجربه (دانش نهفته) و پیوند آگاهانه آنها به واقعیت‌های موجود، مهارت فکری بشمار می آید. 

در آموزش تفکر فلسفی، اگر کودک و یا نوجوان بتواند مهارت‌های فکری را کسب کرده و دانش بهره گیری از آنها را بیاموزد، یعنی کنجکاوی و مهارت پرسشگری داشته باشد، با نگاه منتقدانه با محیط تعامل کند، قضاوت مبتنی بر واقعیت داشته باشد، و بداند که در هر موقعیتی چگونه باید از مهارت‌های فکری استفاده کند، او به تفکر فلسفی دست می یابد. چنین کودک و یا نوجوانی توانمندی لازم را دارد که از شرایط ناگوار زندگی به راحتی عبور کند، مشکلات را پیش بینی کند و در شرایط لازم به طور مستقل تصمیم عقلانی بگیرد. بنابراین، در آموزش تفکر فلسفی، مهارت های فکری یا انواع تفکر و نیز دانش استفاده از آنها را شامل می شود.

پس تفکر فلسفی می تواند آموزش داده شود. هدف این رویکرد آموزشی، آموزش چگونه اندیشیدن است. یکی از هدف‌های فلسفه برای کودک یا فبک نیز آموزش تفکر فلسفی به کودکان است.