عنوان: داینای نگران
نویسنده: برایان موزس
تصویرگر: مایک گوردن
 مترجم: محبوبه نجف‌خانی‌‌‌‌
ناشر: انتشارات زعفران، کتاب‌های زعفرانی، 1395
تعداد صفحات: 32
گروه سنی: 6-9 سال

در داستان «داینای نگران» دایناسور کوچولویی به نام نایجل، با پدر و مادرش در برج زندگی می‌کردند. نایجل همیشه نگران بود که نکند از پنجره بیرون بیفتد، نکند نتواند خوب پرواز کند، نکند بالاهایش لای در آسانسور گیر کند، نکند شب روز نشود، نکند نتواند در مدرسۀ پرواز، پرواز کند و…
همین‌طور هرروز یک نگرانی به نگرانی‌هایش افزوده می‌شد تا این که یک روز مادر نایجل به او گفت: همه در زندگی کمی نگران هستند، اما تو کمی بیشتر از همه نگران هستی. مادر به نایجل یاد داد که نگرانی‌هایش را روی برگه‌هایی بنویسد و در یک جعبه بریزد تا هر شب دربارۀ یکی از نگرانی‌هایش با هم صحبت کنند.
هرشب که نایجل و مادرش دربارۀ یک نگرانی صحبت می‌کردند آن نگرانی کوچک می‌شد. تا این‌که کم کم هیچ نگرانی بزرگی برای نایجل باقی نماند و بعد دربارۀ نگرانی‌های کوچک صحبت کردند تا این که آن‌ها هم کم کم ناپدید شدند. بالاخره روزی رسید که نایجل به پدر و مادرش گفت نگرانی‌هایش به حدی رسیده که اگر بخواهد آن‌ها را ببیند باید با ذره‌بین نگاه کند. برای امتحان نایجل رفت کنار پنجره تا پرواز کند، مادر و پدرش با نگرانی گفتند: «مواظب باش نایجل!» ولی نایجل که حالا نگرانی‌ای نداشت به آن‌ها گفت که نگران نباشند.

مثل داستان «داینای نگران» کودکان هم نگرانی‌های متعددی دارند، این عوامل می‌تواند افکار منفی، بزرگنمایی کودک و یا خیال‌پردازی باشد. گفت‌وگو بهترین راه برای شناسایی علت نگرانی کودک یا نوجوان و سپس کمک برای یافتن بهترین راه حل است. در این داستان نگرانی کودک به خوبی نشان داده شده است و کودکانی مانند نایجل با خواندن آن می‌توانند بهتر با احساس خود آشنا شوند و این آشنایی با احساسات سردرگم و ناشناخته به کودک و حتی خانواده و مربیان او کمک می‌کند تا مسیر آرامش را راحت‌تر پیدا کنند.
یکی از نکات قابل توجه این داستان همدلی مادر با کودک است، او مشکل کودک را کمی بیشتر از دیگران می‌داند و فرزندش را برای نگرانی‌هایش سرزنش یا تحقیر نمی‌کند و حتی آن‌ها را بی‌ارزش نمی‌انگارد، بلکه سعی می‌کند با پیشنهاد راه حل مناسب به کودکش کمک کند؛ او برای این‌که بتواند به فرزندش کمک کند هر شب دربارۀ یک نگرانی با نایجل صحبت می‌کند. ایدۀ نوشتن نگرانی‌ها روی برگه ریختن آن‌ها در جعبه نیز ایدۀ جالبی برای والدین و مربیان کودکان با نگرانی و حساسیت بالاست.
یکی از نکات مهم داستان «داینای نگران» توجه به ضرورت گفت‌وگوست، گفت‌وگوی همدلانه و صمیمانۀ والدین و کودک می‌تواند هر دو طرف بتوانند مشکل را بشناسند و با آن برخوردی مناسب داشته باشند، آغازگر این گفت‌وگوها نیز می‌تواند پرسش باشد.

شما می‌توانید از پرسش‌های زیر برای گفت‌وگو با کودکتان دربارۀ داستان «داینای نگران» بهره ببرید.

  • ناجیل نگران چه چیزهایی بود؟
  • او از این‌که برای همه‌چیز نگران بود چه حسی داشت؟
  • چه کسی به ناجیل کمک کرد تا نگرانی‌هایش کمتر شود؟ چه‌طور به او کمک کرد؟
  • حس نگرانی چطور حسی هست؟ تا به حال آن را تجربه کرده‌ای؟
  • اگر یکی از دوستانت نگران باشد چگونه به او کمک می‌کنی؟

برای کودکی که نگرانی‌های زیادی دارد، بهتر است از بازی «جعبه نگرانی‌ها» استفاده کرد، در این بازی او هر نگرانی‌ را بر روی یک برگه می‌نویسد و آن‌ را درون جعبه می‌اندازد سپس با هم قرار می‌گذارید که هر روز یک برگه را بردارید و دربارۀ نوشتۀ روی آن برگه با یک‌دیگر گفت‌وگو کنید، داستان مرتبط با آن نگرانی را بخوانید و بازی کنید.