عنوان: بیلی زباله جمع‌کن
نویسنده: الکساندر مک کال اسمیت
مترجم: فرمهر منجزی
ناشر: افق، 1395
تعداد صفحات: 72
گروه سنی: 8-12 سال

خلاصۀ کتاب بیلی زباله جمع کن

پسربچه‌ای به نام بیلی در شهر کثیفی زندگی می‌کرد. البته بیلی برخلاف همشهریانش، آدم کثیفی نبود اما چنان به زندگی در آن شهر عادت کرده بود که متوجه آشغال‌های ریز و درشت در گوشه و کنار شهر نمی‌شد. تا این که روزی با دیدن روزنامه‌ای بسیار شوکه شد. در آن روزنامه از شهرش به‌عنوان کثیف‌ترین شهر نام برده بودند و به افرادی که ناچار بودند از آن شهر گذر کنند توصیه شده بود که با لباس‌های تمیزشان به آن شهر نروند و روی نیمکت‌ها ننشینند و گیره‌ای به دماغشان بزنند!

بیلی از زندگی در چنین شهری با تمام وجود احساس خجالت کرد، او عکس و گزارش روزنامه را نزد شهردار برد ولی او همۀ تقصیر را گردن «تد» تنها رفتگر شهر انداخت و ضمن اخراج او به دلیل کم‌کاری، هزینه‌های شهرداری را هم کاهش داد و روزنامه را مچاله کرده و به گوشه‌ای پرت کرد. بیلی آن‌چه دیده و شنیده بود را باور نمی‌کرد، بله تد رفتگر شهر بود اما برای تمیز کردن شهر به این کثیفی حداقل صد و پنجاه رفتگر به مدت دو هفته شبانه‌روز باید کار می‌کردند تا شهر تمیز شود. تد به بیلی گفت که تمیزی شهر ممکن نیست زیرا مردم شهر اصلا به کثیفی و مشکلات آن فکر نمی‌کنند.

بیلی به کتابخانه رفت و کتابی را برداشت که در آن اطلاعات کارهای انجام شده یا در حال انجام هر منطقه را نوشته بود. او از بین شرکت‌های جمع‌آوری زباله یکی را انتخاب کرده و برایشان نامه‌ای نوشت؛ پس از چند روز نامه‌ای به دستش رسید که نوشته بود تو اولین کسی هستی که از آن شهر به ما نامه نوشته است، ما از تو کاغذها و روزنامه‌ها را می‌گیریم و به‌جایش لوازم تحریری می‌دهیم که نام و نشانی خودت روی آن حک شده باشد.

بیلی با کمک خواهرش نیکلا مسابقه‌ای طراحی کرد و از همۀ مردم شهر دعوت کرد تا کاغذهایشان را تحویل دهند و جایزه‌ای شگفت‌انگیز دریافت کنند. آن‌ها با معلم خود مشورت کردند و با همکاری مدرسه چند کلاس و سالن ورزشی را برای جمع‌آوری کاغذها تدارک دیدند؛ در طی هفته بسته‌های کوچک و بزرگ را تحویل گرفتند و وزن هرکدام را یادداشت کردند و در آخر نام و نشانی لوسی، کسی که بیشترین کاغذ زباله را آورده بود برای شرکت جمع‌آوری زباله به مدیریت آقای بالتون و بریس فرستادند. بعد طی مراسم باشکوهی در مدرسه جایزۀ لوازم‌التحریر با نام و نشان لوسی را به او تقدیم کردند.

به دلیل استقبال زیاد از این طرح، قرار شد هر ماه کاغذهای جمع‌آوری‌شده تحویل شرکت داده شوند و در پایان سال سری کامل لوازم تحریر با نام و نشان برنده به‌عنوان جایزه داده شود. با جمع شدن کاغذها، گرچه شهر تمیزتر شده بود ولی باز هم خیلی کثیف بود. این دفعه بیلی و نیکلا در طی مسابقه‌ای با کمک دوست آقای بالتون به نام فردی سیلور و کامیون تماماً ساخته‌شده‌اش از قوطی‌های دورریختنی، تمام قوطی‌های جمع‌آوری‌شده توسط مردم را از دم خانه‌هایشان تحویل گرفتند. همچنین آقای سیلور بهترین طرحی را که برای طراحی سطل آشغال بدهند، انتخاب می‌کرد. هفتۀ بعد کامیون آقای سیلور جلوی شهرداری توقف کرد و سطل آشغال‌هایی که با سر حیوانات مختلف مثل فیل و پلیکان ساخته بودند را پیاده کرد. کافی بود خرطوم یا منقارشان را بلند کنی تا بتوانی آشغال بریزی. با دیدن آنها مردم فریاد خوشحالی سر دادند.

بیلی و نیکلا این بار برای تمیزی هرچه بیشتر شهر، مسابقۀ چرخ‌ها و موتورهای بازیافتی را راه انداختند، به این صورت که همۀ قعطه‌های آن دوچرخه یا موتور باید از وسایل دورریختنی ساخته می‌شد و اگر کسی وسایل لازم را از فروشگاه تهیه می‌کرد، جایزه به او تعلق نمی‌گرفت؛ بالاخره در این مسابقه هم مردی که مبل‌چرخه را ساخته بود برندۀ مسابقه شد. عکاسان و خبرنگاران عکس‌های همۀ مسابقات را با گزارش کامل برای روزنامه‌ها و رسانه‌های سراسری فرستادند و نوشتند که مردم این شهر به‌خوبی از عهدۀ بازیافت کردن وسایل برآمدند. بیلی و نیکلا در روزهایی که مدرسه نداشتند به استخدام آقای بالتون در آمدند و بیلی با عنوان «بیلی زباله جمع‌کن» در تمام کشور شناخته شد.

گفت‌وگو دربارۀ کتاب بیلی زباله جمع کن

مسئولیت‌پذیری در حل مشکلات اجتماعی وظیفۀ هر شهروندی برای برخورداری از جامعه‌ای سالم است. این ویژگی می‌تواند از دورۀ کودکی آموزش داده شود. همان‌طور که در یادداشت پرورش مسئولیت‌پذیری در کودک و نوجوان نیز در این‌باره نوشتیم، خانواده، گروهی است که می‌تواند به شکل تأثیرگذاری مسئولیت‌ اجتماعی را به کودک بشناساند و آموزش‌های لازم را بدهد. کتاب بیلی زباله جمع کن می‌تواند یکی از راه‌های شروع گفت‌وگو دراین‌باره باشد.

در این داستان بیلی پسربچه‌ای است مانند سایر بچه‌ها اما پس از این که به مشکل شهرش پی می‌برد بی‌تفاوت نمی‌ماند، فکر می‌کند که چگونه مشکل شهرش را حل کند. بی‌تفاوت نماندن بیلی، مطالعه، تفکر و خلاقیت برای حل مشکل شهرش نشان از مسئولیت‌پذیری او در حل مشکلات اجتماعی و به عبارت دیگر مسئولیت‌پذیری اجتماعی اوست. خلاقیتش برای جلب مشارکت بقیه و تمیز کردن شهر در نهایت موجب شد که همه به ارزش این کار پی ببرند و از آمدن سطل زباله‌ها فریاد خوشحالی سردهند. بیلی با همراه کردن خواهرش و کمک گرفتن از معلم و شرکت در جمع‌آوری زباله، به خواننده نشان می‌دهد که با کار گروهی، استفاده از تفکر در جلب مشارکت مردم،‌ می‌توان به سالم‌سازی جامعه و شهر خود کمک کرد. یکی دیگر از ویژگی‌های داستان، نقش کتابخانه در ایده گرفتن بیلی برای جلب نظر مردم است. کودک می‌آموزد که با استفاده از مطالعه و تفکر می‌توان به اهداف خود رسید. همچنین مسئولیت‌پذیری بیلی به او می‌گوید که نباید نسبت به شرایط یا شهر خود بی‌تفاوت بماند؛ موفقیت نخست او در جمع‌آوری کاغذ، پلی برای موفقیت‌های بعدی او شد. هدف او تمیزی کامل شهر بود و تا به هدفش نرسید آرام نگرفت.

گفت‌وگو بر پایۀ این داستان، افزون بر این که کودک شما را با مسئولیت‌پذیری اجتماعی آشنا می‌کند، توجه او را به این مسأله جلب می‌کند که اگر بخواهد می‌تواند در تغییر شرایط و آیندۀ شهرش سهیم باشد.

با گفت‌وگوی پس از داستان، کودک راحت‌تر ماجراها را برای خودش تحلیل می‌کند تا در شرایط مناسب از آن‌ها استفاده کند. پرسش‌های زیر می‌تواند آغازگر گفت‌وگو دربارۀ کتاب پنگوئن کوچولو به حرف می‌آید باشد.

  • اگر جای بیلی بودی، پس از خواندن آن آگهی روزنامه چه حسی به تو دست می‌داد و چه رفتاری می‌کردی؟
  • به‌نظرت بیلی چه کارهای دیگری می‌توانست بکند؟
  • در محل زندگی تو چه مشکلاتی وجود دارد که باید برطرف شوند؟ آیا راه حلی برای آن‌ها به نظرت می‌رسد؟

فعالیت‌‌هایی مثل اجرای نمایش، درست کردن کاردستی با توجه به محتوای داستان و… می‌تواند باعث شود کودک و نوجوان عمیق‌تر به داستان فکر کند و تأثیر بپذیرد.

پس از خواندن کتاب بیلی زباله جمع کن می‌توانید از او بخواهید با لوازم دورریختنی خانه، اسباب‌بازی یا وسیله‌ای مفید برای خانه درست کند. حتی می‌توانید از کانال‌ها و صفحه‌های مجازی که در این زمینه فعالیت می‌کنند ایده بگیرید و به او در این زمینه کمک کنید.